گفتم شبي به يارم
اي يار و اي نگارم
من مهربان ندارم
تو مهربان من باش
آقا
من آبرو ندارم
تو آبروي من باش
گفتم كه روي ماهت از من چرا نهان است
گفتا تو خود حجابي ورنه رخم عيان است